دیگری بامن
دیگری بامن

دیگری بامن

درهم

کجا

دقیقاً بگو 

کجای قلبم  رو گرفتی؟

هیشکی  جاتو پر نمیکنه 

هیشکی برام تو نمیشه 

چرا به کسی میدون نمیدی؟

هیشکی مزه تو رو نداره 

هیشکی رنگ و بوی 

تو رو نداره 

بیشتر باش 

یه روز کامل 

وای چقدر رویایی فکر میکنم 

بوس بوس 





کاشکے

کاشکے  الان  با هم 

در صلح  بودیم 

تا از چیزای خوب 

برات حرف میزدم 

اما هنوز دلم‌ 

باهات صاف نشده 

شاید با خودت  بگی 

زیادی حساسم و 

گیر میدم 

اما  هنوز بغضم حل نشده 

ترجیح مے دم مٹ ھمیشہ نباشم 

مہربون نباشم 

یہ مدت ازت فاصلہ بگیرم 

میشہ یہ کم  تنبیہ بشے؟

تا هر وقت بخوام 

چقدر طاقت مے یارے؟








من و تو

باهام ترکے حرف نمیزنے

خودم کم کم 

دارم یاد میگیرم 

این جمله خیلی قشنگہ

من سنے قلبیمَ گیز لَمیشَم

چی فک کردی و لک؟

هلللللله

عکسش

عکستو دارم 

ولی 

خودتو ندارم 

خودت بهتری یا عکست؟

کدومتون بیشتر به دردم میخورید؟

دردی هست که 

نتونی درمونش کنی 

اون  دلتنگیه 

غرورت نمی‌ذاره 

بشینی منو بذاری تو بغلت 

موهامو نوازش کنی‌ 

اونقدر بوسم کنی 

تا راضی شم 

خیلی رویایی ام  نه؟





بغض دارم

کاش الان پیشم بودی 

پیشم بودی یا کنارم بودی؟

می‌دونستی تو بی رحم ترین آدم زندگیمی؟

امروز کجا بودی؟

چرا احساس نداری ؟

توی 8ماه گذشته 

روی هم یه ماهم پیشم نبودی 

چقدر نبودن 

چقدر جای خالی؟

وقتی می‌خوام بخاطر محبتای قبلی 

بی تفاوت رفتار کنم 

جوری ازم میگذری 

انگار  وجود ندارم 

با این وجود 

ادعا میکنی دوسم داری 

و  همه چیز م برات 

اما جوری اشکامو در میاری 

که خدام  نمیتونه راضیت کنه 

دست از اصول رفتاری با من برداری 

اولین و آخرین چیزی که ازت خواستم 

بودنت بود با یه کادو 

اما هیچی گیرم نمیاد

جز بغض و اشک و تنهایی