دیگری بامن
دیگری بامن

دیگری بامن

درهم

اکسیژن

به یاد اونی که همیشه تو قلبمه 

یه سال دیگه هم 

اضافه شد به سالهای بودنت

و من هنوز فرصت نکرده ام

تعداد لبخند هایم را بشمارم

در حضور تمام این لحظه ها 

هرچه بود گذشت

هرچه هست تویی

هنوز از تو عبور نکرده ام

کنارت آموختم

و این آموختن به من فرصت داد

دوستت داشته باشم

برای تمام نفس ها

برای اکسیژن هوای تو

خدا را سپاس می گویم

تو خود معنی پریدنی

دوست دارم داداش مهربونم

با همه سختی های

 بودنت

تو قلب منی

هستی

هستی اسم دختر نیست 

هستی تویی

فکر میکردم

و من فکر میکردم

میتونم احساسی و تجربه کنم

شبیه دیگران 

اما همه چیز فرق داشت

همه زور بود

حتی محبت تو

یه تیکه

یه تیکه از ماهی

فرشته ی خدایی

باید بمونی پیشم

جذاب و باوفایی

ولی الان کجایی

چقدرتو

کلی ازت تعریف کردم

آخه چقدر میتونم

دوستت داشته باشم 

وای جناب آقای هوووووی