دیگری بامن
دیگری بامن

دیگری بامن

درهم

هستی

هستی اسم دختر نیست 

هستی تویی

فکر میکردم

و من فکر میکردم

میتونم احساسی و تجربه کنم

شبیه دیگران 

اما همه چیز فرق داشت

همه زور بود

حتی محبت تو

یه تیکه

یه تیکه از ماهی

فرشته ی خدایی

باید بمونی پیشم

جذاب و باوفایی

ولی الان کجایی

چقدرتو

کلی ازت تعریف کردم

آخه چقدر میتونم

دوستت داشته باشم 

وای جناب آقای هوووووی 

اعتماد

من به چشمانش 

به قلبش اعتماد دارم 

آنگاه که مرا دید 

گویی چشمانش بسته بود