دیگری بامن
دیگری بامن

دیگری بامن

درهم

تموم شد

من دیگه نیستم

کار کن 

براعزیزات وقت بذار 

خوش بگذرون 

من برا همیشه رفتم 


منو ببر پیش خودت

کاش خدا منو میبرد پیش خودش 

اونوقت دیگه بهم بی توجهی نمی‌کردی 

اونوقت دیگه لازم نبود برام وقت بذاری

اونوقت اینقدر تنها و دلتنگ نبودم 

اونوقت دیگه من نبودم که از بغض نبودنت گریه کنه و دستش درد بگیره و پناهی نداشته باشه 

آره کاش میمردم  و دیگه نبودم تا باکادو تنبیه شم 

تا دیگه نباشم که بگی حوصله ندارم باهات حرف بزنم

کاش برم پیش خدا 

خدا ایشون دیگه منو نمیخواد 

تو جا داری؟



4.4.4سال

به همین قشنگی 

باران

یک نفر 

آخر دلتنگی من

می‌رسد از راه

بارانم میکند

فدای تو

رها نمی‌کند مرا

خیال تو

روی ماه تو

روزه ی من

نگاه تو

افطار من

صدای تو

تابه کجا

فدای تو

«عید شما مبارک»