با تو یه جوری
بهم خوش میگذره
مطمئنم اگه نباشی
اوضاع ناجور میشه
کاشکی همه ی روزا
به هردومون خوش میگذشت
بیا از تنش دوری کنیم
قرار نیست همیشه
حرفای جدی بزنیم
اما از اینکه
باهات حرف میزنم
خیلی خوشحالم
بودنت عجیب
حالمو خوب میکنه
نمیدونم از کی تا حالا
یادگرفتم نگرانت باشم
یاد گرفتم دلم برات شور بزنه
یاد گرفتم پیام گاه و بیگاه بهت بدم
یاد گرفتم وقتی میگی«دیگه باید برم»
دلتنگی بیاد تو قلبم
همه ی اینا قشنگه
چون تو هستی و میخواییم
کنار هم باشیم
کنار تو موندن
نهایت آرزوی منه
نمیدونم چرا؟
اما احساس می کنم
امروز خیلی خوش گذشت
تا فردا شارژم
اتفاق خاصی رخ نداد
اما حس خوبی دارم
مگه میشه با تو
حس بدی داشت
دل که ندارم
روده سگ دارم
باهات خداحافظی کردم
حتماً داره بهت خوش میگذره که
جایی برام نیست
دلتنگی بی خودیه
وقتی فقط یه ربع
برام وقت میذاری